در پایان ماه محرم و صفر و پایان مجالس عاشورایی، سوگواری ها، تعزیه و مراسم های مختلف و با حضور هنرمندان تعزیه و هیات مذهبی روستای چاه کبکان (هیت محبان اهل بیت علیه السلام)  و روستای هرج در عصر روز یکشنبهاول ربیع الاول در زمین تعزیه روستای چاه کبکان تعزیه مختار برگزار گردید. که هدف آن خنداندن مردم است. تعزیه های عاشورایی دهه محرم (زبان استعاره برای نقل وقایع)؛ این هنر اصیل ایرانی (سنت‌ و نمایش‌ آئینی و مذهبی) که مورد استقبال قابل توجه علاقمندان قرار گرفته بود،تعزیه مختارنیز در پایان ماه صفر نیز با خیل عظیم علاقمندان روبرو بود که بیانگر اهمیت حمایت از سنت‌ها و هنرهای اصیلی همچون تعزیه می باشد.

در این نمایش آیینی و مناسبتی پس از اربعین سرور و سالار شهیدان (ع) برگزار می شود، که مختار به عنوان نقش اصلی داستان با هدف خونخواهی شهدای کربلا،قیام خود را در کوفه شروع می کند.
مختار در زمان واقعه کربلا در زندان بود، او پس از آزادی به دنبال انتقام از قاتلان امام حسین (ع) برآمد، ابتدا با عبدالله بن زبیر که در حجاز به مبارزه با یزید بر خاسته بود، همراه شد، ولی در بین راه وی را هم عقیده خود ندید و از او فاصله گرفت و برای برپایی قیام راهی کوفه شد. در این داستان ماجرای کشته شدن شخصیت هایی نظیر عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد، شمر بن ذی الجوشن و سنان بن انس به تصویر کشیده شد.

یالثارات الحسین (ع)شعاری بود که یاران مختار در این نمایش بر زبان خود جاری می کردند.
 

مختار :

منت خدای را که بود فرد کردگار

باشد کریم و دادگر و آفریدگار

یارب عنایتی بنما تو ز مرحمت

تا بهر انتقام کشم تیغ خون فشان

ابراهیم :

ای خالقی که جمله مخلوق انس و جان

شکر تو عاجزانه برانند بر زبان

مختار :

نیست منظور به جز خواستن خون حسین

نیست منظور به جز خون جوانان حسین

قاتلان شه لب تشنه بیارید برم

که من از کرده این قوم بسی خون جگرم

ابراهیم :

نما تو بر سر اورنگ اقتدار قرار

که من به مرکب خود می شوم به جنگ سوار

ابن مطیع :

شکر خدا به کوفه شدم صاحب اختیار

شکر خدا که آل علی شد به غم دچار

شکر خدا که جمله مردم شدند مزید

بر امر و بر طاعت سلطان دین، یزید

 

ابو خلیق :

آه و صد آه که از آتش جور مختار

می کشد عاقبت کار مرا سوی مزار

وای می رسد لشگر مختار به نزدم گستاخ

بهتر است آنکه چو روباه روم در سوراخ

 

خولی :

ای وای که از وحشت مختار دلاور

افتاده شرر در سپه کوفه سراسر

من داخل آن مزبله پنهان شوم از ترس

هر کس به سراغ آیدم از مومن و کافر

برگو سه ماهه به سفر رفته نیامد

گویا ز سفر سوی سفر رفته نیامد

ابراهیم :

بگشائید در خانه خولی یاران

تا بجویم ز همان ظالم مردود نشان

زن شامی :

ای امیر الامرا ، خولی شوم کافر

نیست در خانه  سه ماه هست که رفته سفر

 شمر :

ای سنان وقت گریزاست که شدکار از دست

چاره بنما که در این کوفه نه بتوانی نشست

سنان :

آری ای شمر بیا تا بگریزیم اکنون

چونکه در کوفه یقین پرچم ما گشت نگون

 

نقشها :

1- مختار

2- ابراهیم اشتر

3 – ابن مطیع

4- ایاز

5- ابوخلیق

6- منقذ

7- ابن سعد

8- اباحفص

9- خولی

10- زن شامی

11- زن کوفی

12- شمر

13- سنان

14- نوفل

15- حرمله

16- حکم ابن طفیل

17- ابوالحنوق